هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه به بیان رابطهٔ عمیق و عاشقانهٔ شاعر با معشوق الهی می‌پردازد. شاعر خود را بخشی از حقیقت کلی می‌داند و عشق را به عنوان نیروی محرکهٔ جهان توصیف می‌کند. او از مفاهیمی مانند نور، دریا، کتاب، و روح القدس برای بیان این رابطه استفاده می‌کند و تأکید می‌کند که همه چیز در جهان به نوعی به او مرتبط است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۶۹

نور بسیط لَمعه ای از آفتاب ماست
بحر محیط جرعهٔ جام شراب ماست

قانون علم کلی و کشاف عقل کل
حرفی ز دفتر و ورقی از کتاب ماست

تا بوسه داده ایم رکاب جلال او
سرخیل عاشقان جهان در رکاب ماست

ما خواجه محاسب دیوان عالمیم
هرجا که عالمیست به جان در حساب ماست

روح القدس ببسته میان همچو خادمان
در روز و شب مجاور درگاه و باب ماست

ما را حجاب نیست و گر هست غیر نیست
خود عین ماست آنکه تو گوئی حجاب ماست

زلفی که رفت در سر سودای دو جهان
بر روی ماست واله و در پیچ و تاب ماست

هر قطره ای که غرقهٔ دریای ما بود
از ماش می شمار که موج و حباب ماست

داریم نعمت الله و از خلق بی نیاز
سلطان کاینات گدای جناب ماست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.