۲۶۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۲

عاشقی و باده نوشی کار ماست
نقل بزم عاشقان گفتار ماست

همدم جامیم و با ساقی حریف
هر کجا رندی بیابی یار ماست

بلبل مستیم در گلزار عشق
جنت اهل دلان گلزار ماست

نسیه و نقد دکان کاینات
مایهٔ یک دکهٔ بازار ماست

چشمهٔ آب حیات جان فزا
تشنهٔ جام می خمّار ماست

شعر ما رمزی ز راز ما بود
محرم ما واقف اسرار ماست

نعمت الله مست و جام می به دست
ساقی خوش وقت برخوردار ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.