هوش مصنوعی: این متن عرفانی از حافظ، بیانگر وحدت وجود، عشق الهی و رندی است. شاعر درد دل را دوای خود می‌داند، خود را بنده و سید رندان می‌خواند، و به جستجوی گنج الهی در درون اشاره می‌کند. او نور را حجاب ظلمت می‌داند و رندی را که محیط را به یک جرعه می‌خورد، همدم خود می‌نامد. در نهایت، همه چیز را فعل قدرت فاعل خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات و فلسفه اسلامی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۷۴

درد دل ما دوای درد دل ماست
خوش درد و دوائیست که آن حاصل ماست

ما بندهٔ او و سید رندانیم
ما سائل او و عالمی سائل ماست

آن گنج که اسمای الهی خوانند
در کنج خرابه جو که آن در دل ماست

چه جای نهایت است ره رو ابدا
گر راه رود در اول منزل ماست

نور است حجاب ظلمتش را چه محل
مه حایل آفتاب و او حایل ماست

رندی که محیط را به یک جرعه خورد
نوشش بادا که همدم کامل ماست

مفعول ویند جمله اشیا به تمام
یک فعل ظهور قدرت فاعل ماست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.