هوش مصنوعی: این متن عرفانی به ستایش عشق الهی و سلطنت معنوی معشوق (خدا یا پیر عرفانی) می‌پردازد. شاعر عشق را حاکم مطلق جان‌ها می‌داند و خود را درویشی در حضور این سلطان توصیف می‌کند. او از مستی عشق و تسلیم در برابر معشوق الهی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که درد عشق، درمان روح است. در پایان، شاعر به یگانگی حق و سیادت او در جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحاتی مانند 'رند سرمست' و 'ساقی' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۵

عشق او سلطان ملک جان ماست
اینچنین ملک و چنین سلطان کراست

پادشاه هفت اقلیم ای عزیز
نزد این سلطان درویشان گداست

با وجود او کرا باشد وجود
ور تو گوئی هست آن عین خطاست

رند سر مستیم و با ساقی حریف
همچو ما رندی در این عالم نخاست

دُرد درد عشق او نوشیده ایم
دُرد درد عشق او ما را دواست

مجلس عشقشت و ما سرمست او
شاهد میخانه در فرمان ماست

نعمت الله در همه عالم یکیست
لاجرم او سید هر دو سراست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.