هوش مصنوعی: این متن عرفانی از نعمتالله ولی بیانگر وحدت وجود و یگانگی با خداوند است. شاعر تأکید میکند که همه چیز در حقیقت خدا است و دوگانگی میان انسان و خدا موهوم است. عشق به خدا به عنوان درمان دردها و همراهی با ساقی (نماد خدا یا مرشد) توصیف شده است. در پایان، شاعر به مقام معنوی خود و عظمت خداوند اشاره میکند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجزیه و تحلیل، به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۱۷۸

ما ز دریائیم و دریا عین ماست
در میان ما دوئی آخر چراست

خط موهومست عالم سر به سر
خوش بخوان آن خط که آن خط عین ماست

آنچه ما داریم در هر دو جهان
در حقیقت ای عزیزان آن خداست

عشق او در دل نهان می دارمش
دُرد درد عشق او ما را دواست

همدم جامیم و با ساقی حریف
تا نپنداری که او از ما جداست

مجلس عشقست و ما مست وخراب
اینچنین بزمی ملوکانه کراست

نعمت الله تا غلام سید است
شاه عالم بر در او چون گداست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.