هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوعاتی مانند عشق، رندی، مستی معنوی، وحدت وجود، و فنا در خدا اشاره دارد. شاعر از عاشقی سخن می‌گوید که درد او درمان دیگران است و از بیگانگی از خویشتن و آشتی با جمع می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند مستی معنوی، بحر وجود، و خرابات فنا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات مانند 'مستی' و 'خرابات' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۱۷۷

عاشق رندی که او همدرد ماست
جام دُرد درد او ما را دواست

هر که او از خویش بیگانه بود
گو بیا اینجا که با ما آشناست

ساقی مستیم و جام می به دست
می پرست رند سرمستی کجاست

موج بحر ماست دریای محیط
حوض کوثر جرعه ای از جام ماست

نالهٔ نی بشنو ای جان عزیز
بینوایان را نوائی بی نواست

در خرابات فنا دارم مقام
خوش مقامی این سر دار بقاست

عاشقان در عشق گر کشته شوند
نعمت الله کشتگان را خونبهاست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.