هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از نور الهی، عشق و وحدت وجود سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که جهان روشن از نور خداست و هر کس این حقیقت را ببیند، نور چشم اوست. عاشق در راه معشوق فانی می‌شود و معشوق خونبهای اوست. همچنین، اشاره‌ای به سرمستی عرفانی و پادشاهی روحانی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹۲

چشم عالم روشن از نور خداست
هر که این را دید نور چشم ماست

در دل آن کس که او گنجیده است
همچو او صاحبدلی دیگر کراست

حال ما داند درین دریا به ذوق
یار بحر وی که با ما آشناست

دُرد درد او اگر یابی بنوش
زانکه دُرد درد او ما را دواست

ذرهٔ خورشید این و آن همه
در نظر آئینه گیتی نماست

عاشق ار در عشق او کشته شود
حضرت معشوق او را خونبهاست

نعمت الله رند سرمستی خوشست
پادشاهست او نپنداری گداست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.