هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به بیان پارادوکسهای عشق و وصال میپردازد. شاعر از تناقضهایی مانند تشنه بودن در عین غرق بودن، غریب بودن در خانه خود، وصال و فراق همزمان، و درد و شادی توأمان سخن میگوید. همچنین، به رابطه عاشق و معشوق و مفاهیم عرفانی مانند لاهوت و ناسوت اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات تخصصی عرفانی مانند 'لاهوت' و 'ناسوت' ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۰۵
ما غرقهٔ آبیم چنین تشنه عجیبست
در خانهٔ خویشیم و غریبیم غریبست
در عین وصالیم و گرفتار فراقیم
ما دور ز یاریم ولی یار قریبست
درماندهٔ دردیم ولی خرم و شادیم
ما را چه غم از درد چو محبوب طبیبست
در دیدهٔ مجنون همه جا صورت لیلی است
در چشم محبان همه معنی حبیب است
ای عقل تو مخموری و من عاشق سرمست
غوغا مکن ای خواجه که این هردو حبیبست
لاهوت تو چون موسی و ناسوت تو مابوت
معنی تو چون موسی و صورت چو صلیبست
مائیم که معشوق خود و عاشق خویشیم
هم سید و هم بنده نظر کن که حبیبست
در خانهٔ خویشیم و غریبیم غریبست
در عین وصالیم و گرفتار فراقیم
ما دور ز یاریم ولی یار قریبست
درماندهٔ دردیم ولی خرم و شادیم
ما را چه غم از درد چو محبوب طبیبست
در دیدهٔ مجنون همه جا صورت لیلی است
در چشم محبان همه معنی حبیب است
ای عقل تو مخموری و من عاشق سرمست
غوغا مکن ای خواجه که این هردو حبیبست
لاهوت تو چون موسی و ناسوت تو مابوت
معنی تو چون موسی و صورت چو صلیبست
مائیم که معشوق خود و عاشق خویشیم
هم سید و هم بنده نظر کن که حبیبست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.