۲۵۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰۶

آئینهٔ ذات عین ذاتست
دانست که مجمع صفاتست

بی جود وجود حضرت او
عالم به تمام فانیاتست

می نوش مدام دُردی درد
کین دُردی درد دل دواتست

میخانهٔ ماست در خرابات
وین خانه ورای شش جهاتست

سیراب شدند اهل عالم
آری همه چیز ذوحیاتست

گر کشته شوی به تیغ عشقش
آن حی قدیم خونبهاتست

سید به حضور نعمة الله
دایم به طهارت و صلاتست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.