هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و شاعرانه به مفاهیمی مانند عشق، رندی، و تفاوت دیدگاههای عاقلان و عاشقان میپردازد. شاعر از بیپایانی عشق و حیات معنوی سخن میگوید و بر این تأکید دارد که عاشقان و رندان نگاهی متفاوت به جهان دارند. همچنین، از می و خمخانه به عنوان نمادهایی از سرمستی معنوی یاد میکند و بر پاکی درون و دیدگاهی فراتر از ظواهر تأکید میورزد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'می' و 'خمخانه' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۲۳۱
بحر بی پایان ما را آبروئی دیگر است
چشمهٔ آب حیات ما ز جوئی دیگر است
رنگ و بوی این و آن نقش خیالی بیش نیست
یار رندی شو که او را رنگ و بوئی دیگر است
از می خمخانهٔ ما عالمی سرمست شد
نوش کن جامی که این می از سبوئی دیگر است
روی او بینم اگر آئینه بینم صدهزار
روی او در هر یکی گوئی که روئی دیگر است
عاقلان راگفتگوی و عاشقان را های و هو
گفتگو بگذار ما را های و هوئی دیگر است
پردهٔ دیده به آب چشم خود ما شسته ایم
پاک بازانیم و ما را شست و شوئی دیگر است
دیگران از طوع سید زلفها بربسته اند
نعمة الله راز خون عشق طوعی دیگر است
چشمهٔ آب حیات ما ز جوئی دیگر است
رنگ و بوی این و آن نقش خیالی بیش نیست
یار رندی شو که او را رنگ و بوئی دیگر است
از می خمخانهٔ ما عالمی سرمست شد
نوش کن جامی که این می از سبوئی دیگر است
روی او بینم اگر آئینه بینم صدهزار
روی او در هر یکی گوئی که روئی دیگر است
عاقلان راگفتگوی و عاشقان را های و هو
گفتگو بگذار ما را های و هوئی دیگر است
پردهٔ دیده به آب چشم خود ما شسته ایم
پاک بازانیم و ما را شست و شوئی دیگر است
دیگران از طوع سید زلفها بربسته اند
نعمة الله راز خون عشق طوعی دیگر است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.