هوش مصنوعی: این متن عاشقانه بیانگر حالات و احساسات شاعر نسبت به عشق است. شاعر از سرگشتگی، آشفتگی و دلدادگی خود به عشق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق تنها در دل جای دارد. او توصیه می‌کند که برای رسیدن به عشق، باید مانند پروانه به شمع عشق سوخت و از گذشته و آینده گذشت، چرا که امروز وعده‌گاه عشق است. در نهایت، شاعر به خلوتگاه عشق اشاره می‌کند که در آن تنها تنهایی عشق حضور دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۲۴۶

سرم سرگشتهٔ سودای عشق است
دلم آشفتهٔ غوغای عشق است

بدان دیده که بتوان دید او را
دو چشم روشن بینای عشقست

حقیقت سرمهٔ چشم خردمند
غبار گرد خاک پای عشقست

ز عبرت غیر او از دل به در کن
که غیر دل دگر نه جای عشقست

به شمع عشق جان و دل بسوزان
چو پروانه گرت پروای عشق است

مگو از دی و از فردا و فردا
که امروز وعدهٔ فردای عشق است

تن تنها در آ سید به خلوت
که در خلوت تن تنهای عشقست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.