۲۸۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۶۰

بی نوائی نوای درویش است
دُرد دردش دوای درویش است

چشم درویش هر چه می نگرد
جام گیتی نمای درویش است

نیست بیگانه از خدا به خدا
هرکه او آشنای درویش است

هرکه داند دوای درویشان
سر او خاک پای درویش است

گر چه درویش را گدا گویند
خدمت شه گدای درویش است

آن طریقی که نیست پایانش
راه بی منتهای درویش است

نعمت الله با چنین همت
روز و شب در هوای درویش است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.