هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه به مفاهیمی همچون وفاداری، فنا و بقا، درد و درمان، عشق به معشوق، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق (شاه) سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تنها راه سعادت، تسلیم شدن در برابر او و نوشیدن درد عشق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات مانند 'خرابات' و 'رند سرمست' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۹

گر جفا می کند وفا آنست
ور فنا می دهد بقا آنست

نور چشم است و در نظر داریم
نظری کن ببین بیا آنست

دُرد دردش بنوش و خوش می باش
دردمندی تو را دوا آنست

قدمی تو در آ درین دریا
طلبش کن که آشنا آنست

هر که غیری ز شاه ما جوید
نزد یاران ما گدا آنست

به خرابات هر که فانی شد
رند سرمست بینوا آنست

هر که گردد غلام سید ما
سید ملک دو سرا آنست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.