هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، به زیبایی وحدت وجود و حضور پروردگار در همه چیز اشاره دارد. شاعر با تصاویر زیبا مانند آینه عالم، آب حیات و ذرات خورشید، نشان می‌دهد که جهان تجلی جمال الهی است و همه موجودات به او وابسته‌اند. همچنین بر تساوی انسان‌ها در برابر خداوند و اهمیت عشق و مستی معنوی تأکید می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه کافی از زندگی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند وحدت وجود برای کودکان قابل هضم نیست.

غزل شمارهٔ ۳۳۷

در هر چه نظر کردیم نقشی ز خیال اوست
در آینهٔ عالم تمثال جمال اوست

گر آب حیات ماست در چشمهٔ حیوان است
می نوش که نوشت باد ، کان عین زلال اوست

هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست
ناقص نبود حاشا کامل به کمال اوست

با ذات غنی او عالم همه درویشند
سلطان و گدا یکسان ، جائی که جلال اوست

دل رفت سوی دریا ما در پی دل رفتیم
از عقل مجو ما را بیرون ز خیال اوست

این مجلس رندان است ما عاشق سرمستیم
مخمور نمی گنجد اینجا چه مجال اوست

گر ساقی سرمستان جامی دهدت بستان
زیرا که می سید از کسب حلال اوست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.