هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن دل به عنوان میخانهای پر از طرب و سرخوشی توصیف شده است. شاعر از عشق، می، و زیباییهای درون سخن میگوید و از نعمت الله به عنوان کسی که صحبتش صفا و روشنی میآورد، یاد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعارههای عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می و مستی ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۳۶۱
میخانهٔ دل طرب سرائیست
خوش بارگهی و خوب جائیست
گویند سرخوشیست در وی
هر دم او را ز نو نوائیست
آراسته اند خلوت دل
گویا که سرای پادشاهیست
می در قدح است و عشق در دل
آبی است لطیف خوش هوائیست
دل جام جهان نمای عشق است
یا رب که چه شخص خودنمائیست
هر چیز که دیده دید دل خواست
مشکل حالی عجب بلائیست
جانم به فدای نعمت الله
کز صحبت او مرا صفائیست
خوش بارگهی و خوب جائیست
گویند سرخوشیست در وی
هر دم او را ز نو نوائیست
آراسته اند خلوت دل
گویا که سرای پادشاهیست
می در قدح است و عشق در دل
آبی است لطیف خوش هوائیست
دل جام جهان نمای عشق است
یا رب که چه شخص خودنمائیست
هر چیز که دیده دید دل خواست
مشکل حالی عجب بلائیست
جانم به فدای نعمت الله
کز صحبت او مرا صفائیست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.