هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که شاعر در آن از عشق به معشوق الهی و دل‌بستگی به او سخن می‌گوید. او با وجود وجود اغیار در عالم، به دلیل داشتن معشوق، احساس شادی و آرامش می‌کند. شاعر خود را مست و سرمست از می عشق می‌داند و معشوق را نور چشم و یار خود معرفی می‌کند. در پایان نیز به شاه و سردار خود، نعمت الله، اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی مانند 'می' و 'خرابات' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۰۲

شادمانم زانکه غمخوارم وی است
دلخوشم زیرا که دلدارم وی است

عالمی اغیار اگر باشد چه غم
دوست دارم چون وی و یارم وی است

در خرابات مغان مستم مدام
می خورم می چون که خمّارم وی است

گلشن عشقست جانم جاودان
بلبل سرمست گلزارم وی است

نقش می بیندم خیالش در نظر
نور چشم و عین دیدارم وی است

جان فروشم بر سر بازار عشق
می کنم سودا خریدارم وی است

سیدم بر سروران روزگار
نعمت الله شاه و سردارم وی است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.