هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، فنا در معشوق، رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به وصال معنوی می‌پردازد. شاعر از زبان یک عاشق سخن می‌گوید که با گذشتن از خود و تعلقاتش، به معشوق حقیقی می‌رسد و در نهایت به آزادی و رهایی دست می‌یابد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۲۴

رند سرمستی ز پا افتاد و رفت
سر به پای خم می بنهاد و رفت

بی خیانت او امانت را سپرد
عاشقانه جان به جانان داد و رفت

گندم و جو کاشت خرمن گرد کرد
داد خرمن را همه بر باد و رفت

شد مجرد خرقه را اینجا گذاشت
ماند این دنیای بی بنیاد و رفت

هر که او با ما درین دریا نشست
در محیط بیکران افتاد و رفت

گرچه بسیاری غم هجران کشید
وصل او چون یافت شد دلشاد و رفت

لطف سید بندهٔ خود را نواخت
بنده شد از لطف او آزاد و رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.