هوش مصنوعی: این متن به زندگی و مرگ نعمت الله جان اشاره دارد، که عاشقانه به معشوق خود پیوست. او پس از سال‌ها رنج و عشق، سرانجام به وصال رسید و با آرامش از دنیا رفت. متن بر مفاهیم عشق، فنا در معشوق، و رهایی از دنیای فانی تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مرگ و مفاهیم انتزاعی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۲۵

نعمت الله جان به جانان داد و رفت
بر در میخانه مست افتاد و رفت

سید ما بندهٔ خاص خداست
گوییا شد از جهان آزاد و رفت

قرب صد سالی غم هجران کشید
عاقبت از وصل شد دلشاد و رفت

تا نپنداری که او معدوم گشت
یا بداد او عمر خود بر باد و رفت

برقعه ای از جسم و جان بربسته بود
بند برقع را ز رو بگشاد و رفت

در خرابات مغان مست و خراب
سر به پای خم می بنهاد و رفت

چون ندای ارجعی از حق شنود
زنده دل از عشق او جان داد و رفت

کل شیئی هالک الا وجهه
خواند بر دنیای بی بنیاد و رفت

نعمت الله دوستان یادش کنید
تا نگوئی رفت او از یاد و رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.