هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به زندگی و مرگ عارفان و صوفیان می‌پردازد. در آن، از فداکاری، رهایی از تعلقات دنیوی، و رسیدن به حقیقت سخن گفته می‌شود. اشعار به صورت نمادین از مفاهیمی مانند مستی، عشق به معشوق حقیقی، و آزادی روح از قیدوبندهای مادی صحبت می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات نمادین مانند 'مستی' و 'خرابات' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۴۲۶

نعمت الله جان به جانان داد و رفت
بر در میخانه مست افتاد و رفت

آفتابش از قمر بسته نقاب
آن نقاب از روی خود بگشاد و رفت

بود استادی به شاگردان بسی
کرد شاگردان همه استاد و رفت

در خرابات مغان مست و خراب
سر به پای خم می بنهاد و رفت

او خلیفه بود در بغداد تن
رخت را بربست از بغداد و رفت

عارفانه در جهان صد سال بود
نی چو غافل داد جان بر باد و رفت

سید ما بود ظاهر شد نهان
بندگان را جمله کرد آزاد و رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.