هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی بر اهمیت عشق و معشوق تأکید دارد و بیان میکند که بدون عشق، زندگی و جهان بیمعناست. شاعر از جدایی و دوری از معشوق شکایت کرده و ارزش وصال او را یادآور میشود. همچنین، اشارهای به مفاهیم فلسفی مانند عدم و هستی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'جام می' و 'رندان' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۴۶۲
عمر بی او که بر سر آری هیچ
جان که بی عشق او سپاری هیچ
همه عالم عدم بود بی او
به عدم می روی چه آری هیچ
هر خیالی که نقش می بندی
گر نه آن نقش او نگاری هیچ
یار کز جور یار بگریزد
باشد آن یار هیچ و یاری هیچ
عشق می باز و جام مِی می نوش
به از این کار ، کار داری هیچ
دولت وصل او دمی باشد
آن دم ار ضایعش گذاری هیچ
نعمت الله حریف رندان است
گر تو بیچاره در خماری هیچ
جان که بی عشق او سپاری هیچ
همه عالم عدم بود بی او
به عدم می روی چه آری هیچ
هر خیالی که نقش می بندی
گر نه آن نقش او نگاری هیچ
یار کز جور یار بگریزد
باشد آن یار هیچ و یاری هیچ
عشق می باز و جام مِی می نوش
به از این کار ، کار داری هیچ
دولت وصل او دمی باشد
آن دم ار ضایعش گذاری هیچ
نعمت الله حریف رندان است
گر تو بیچاره در خماری هیچ
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.