۲۵۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۲۸

عشق ما را سوی دریا می کشد
گوئیا ما را به مأوا می کشد

دلبر ما می کشد ما را به کش
خوش بود دلبر که ما را می کشد

دل به دست زلف او دادیم و برد
و از خیالش سر به سودا می کشد

عشق سرمست است در کوی مغان
عاشقان را خوش به مأوا می کشد

می کشد هر لحظه نقشی در خیال
صورتش بر لوح اشیا می کشد

جذبهٔ او می کشد ما را بخود
این کرم بین حق تعالی می کشد

هر کجا رندی است در میخانه ای
خاطر سید به آن جا می کشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.