هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از نعمت الله بیانگر حالت سرمستی و جذبه عشق الهی است. شاعر از کشش و جاذبه ای سخن می‌گوید که او و دیگران را به سوی معشوق (خدا) می‌کشد. این جذبه چنان قوی است که مانند موجی محیط، همه را به دریا عشق می‌کشاند و دل‌ها را به سوی مأوای الهی می‌برد. شاعر تسلیم این کشش است و خود را 'کشته' این عشق می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک صحیح از مضامین عشق الهی و تسلیم در برابر جذبه‌های معنوی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۲۹

یار سرمست است و ما را می کشد
دوستان را بی سر و پا می کشد

آمد آن موج محیط عشق او
خوش خوشی ما را به دریا می کشد

می کشد ما را به میخانه مدام
خاطر ما هم به مأوا می کشد

در کش خود می کشد دلکش مرا
زان کشش جانم به آنجا می کشد

از بلا چون کار ما بالا گرفت
مبتلا را دل به بالا می کشد

هر کجا او می کشد ما می رویم
کشته ایم و حق تعالی می کشد

نعمت الله می رود دامن کشان
جذبه ای دارد که دلها می کشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.