هوش مصنوعی:
این شعر به توصیف حالات عاشقانه و پریشانیهای ناشی از عشق میپردازد. با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف پریشان معشوق، حالات جمعی و گفتگوهای میان عاشق و معشوق را به تصویر میکشد. شاعر از پریشانی زلف معشوق به عنوان نمادی برای پریشانی دل عاشقان استفاده میکند و در نهایت، خود را نیز درگیر این عشق و پریشانی میبیند.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به آشنایی با اصطلاحات و تصاویر شعری دارد. همچنین، مضامین عاطفی آن برای نوجوانان و بزرگسالان جذابتر و قابلدرکتر است.
غزل شمارهٔ ۵۴۹
سنبل زلف او پریشان شد
حال جمعی نکو پریشان شد
باد با زلف او دمی دم زد
زلف او هم بر او پریشان شد
جمع بودیم از پریشانی
جمع ما مو به مو پریشان شد
گفت و گو در میان ما آمد
قصه از گفتگو پریشان شد
آن چنان جمع و این چنین جمعی
من ندانم که چون پریشان شد
زلف او مجمع دل ما بود
گرچه از ما و تو پریشان شد
نعمت الله به عشق زلف نگار
آمد و سو به سو پریشان شد
حال جمعی نکو پریشان شد
باد با زلف او دمی دم زد
زلف او هم بر او پریشان شد
جمع بودیم از پریشانی
جمع ما مو به مو پریشان شد
گفت و گو در میان ما آمد
قصه از گفتگو پریشان شد
آن چنان جمع و این چنین جمعی
من ندانم که چون پریشان شد
زلف او مجمع دل ما بود
گرچه از ما و تو پریشان شد
نعمت الله به عشق زلف نگار
آمد و سو به سو پریشان شد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.