۲۴۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۷۷

ما مریدیم و پیر ما مرشد
ره روانیم و رهنما مرشد

رو نوائی ز یار مرشد جو
که دهد بی ریا نوا مرشد

نبری ره به خانهٔ اصلی
گر نیابی در این سرا مرشد

روز و شب از خدای خود می جو
کاملی تا بود تو را مرشد

بحر ما را کرانه پیدا نیست
غرق آبیم و عین ما مرشد

دُرد دردش بنوش و خوش می باش
که کند درد تو دوا مرشد

هر که ارشاد نعمت الله یافت
دائما خواهد از خدا مرشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.