هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به توصیف نور الهی، عشق، تقدیر و الطاف خداوند می‌پردازد. شاعر از ناتوانی در توصیف و درک کامل این مفاهیم متعالی سخن می‌گوید و بر اهمیت غنیمت شمردن عمر تأکید دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۲

نوری است که وصفش به ستاره نتوان کرد
او را نتوان دید و نظاره نتوان کرد

با عشق در افتادم و تقدیر چنین بود
تدبیر نمی دانم و چاره نتوان کرد

سریست در این سینه که با کس نتوان گفت
نامش نتوان برد و اشاره نتوان کرد

بزمیست ملوکانه و رندان همه سرمست
از ما و چنین بزم کناره نتوان کرد

نقشش نه نگاریست که بر دست توان بست
او را به سر دست سواره نتوان کرد

ای دوست غنیمت شمر این عمر عزیزت
آری طمع عمر دوباره نتوان کرد

سید دهدم هر نفسی خلعت خاصی
الطاف خداوند شماره نتوان کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.