هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق و وحدت با معبود سخن می‌گوید، جایی که عاشق در پرتو محبت یار (خدا) ذوب شده و از خود فانی می‌شود. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند عشق آتشین، مستی معنوی، و نفی وجود غیر حق، حالت شهودی و حیرت‌آور عرفان را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات صوفیانه و فلسفهٔ وحدت وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۶۸۳

مائیم ایاز و یار محمود
مائیم عباد و دوست معبود

دل ذره و مهر یار خورشید
عشق آتش و جان عاشقان عود

چون سایه مرا ز خاک برداشت
مهرش چو جمال خویش بنمود

بربست زبان ما به حیرت
چون پرده ز روی کار بگشود

جز جود وجود مطلق حق
در دار وجود نیست موجود

یک جرعه ز دُرد درد ساقی
خوردیم چنان که بود مقصود

مستیم چو سید از می عشق
آسوده شده ز بود و نابود
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.