هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به زیبایی‌های معشوق و ارزش عشق و وصال او می‌پردازد و مقایسه‌هایی مانند مقایسه صورت معشوق با ماه و خورشید، لب او با شکر، و عشق با گنج و جواهر انجام می‌دهد. شاعر بیان می‌کند که در حضور معشوق، همه چیزهای دیگر بی‌ارزش می‌شوند و عقل در برابر عشق سرگردان است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی قدیمی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۹

با رخ او قمر چه کار آید
با لب او شکر چه کار آید

آفتابی چو رو به ما بنمود
نور دور قمر چه کار آید

گنج اسما تمام یافته ایم
کیسه پر سیم و زر چه کار آید

ما چو در یتیم یافته ایم
صدف پر گهر چه کار آید

دست با عشق در کمر داریم
تاج شه با کمر چه کار آید

عقل مخمور درد سر دارد
این چنین دردسر چه کار آید

نعمت الله حریف مجلس اوست
غیر ساقی دگر چه کار آید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.