هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، بیانگر عشق و مستی معنوی است. شاعر از میخانه و ساقی به عنوان نمادهایی از عشق الهی یاد می‌کند و از ملامت دیگران به دلیل عشقش شکایت دارد. او مخاطب را به دیدن زیبایی‌های معنوی و گذشتن از ظواهر دعوت می‌کند و در نهایت، از مخاطب می‌خواهد که مانند او، بندهٔ عشق و مستی معنوی شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از نمادهای مانند میخانه و مستی ممکن است برای سنین پایین‌تر گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۷۱۷

رخت ما را به سراپردهٔ میخانه برید
آلت مجلس ما جمله به ساقی سپرید

ما چو غنچه به هوا جامهٔ خود جا کردیم
بعد از این خرقهٔ ما را به ملامت ندرید

عیب ما را مکنید ار شده ایم عاشق او
نور چشمست ببینید که صاحب نظرید

گر ز ما از سر مستی سخنی گوش کنید
از سر لطف و کرم از سر آن درگذرید

هر کجا نقش خیالی که ببیند دیده
معنی خوب در آن صورت زیبا نگرید

میل میخانه ندارید ندانیم چرا
مگر از ذوق می و مستی ما بی خبرید

بندهٔ سید رندان خرابات شوید
که به نزدیک سلاطین جهان معتبرید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.