هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری بیان می‌شود که از عشق و مستی سخن می‌گوید. او از سوزش دل، جمع آشنایان و حریفان مست، گنج عشق در دل ویران، و دیوانگی عاقلان در عشق صحبت می‌کند. همچنین، به خلوت می‌خانه به عنوان مکان امن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و می‌خانه ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۷۱۶

از کرم جان عزیزم بر جانانه برید
دست گیرید و مرا مست به میخانه برید

دل چو شمع است که در مجلس جان می سوزد
خبر سوختگان را بر پروانه برید

آشنایان همه جمعند و حریفان سرمست
حیف باشد که چنین مژده به بیگانه برید

گنج عشقست که در کنج دل ویرانست
نقد گنجنیهٔ ما از دل ویرانه برید

عاقل آنست که دیوانهٔ عشق است چو ما
سخن عاقل دیوانه به دیوانه برید

دل مردان خدا هر که برد خوش باشد
گو بیائید و برید آن دل و مردانه برید

گوشهٔ خلوت میخانه مقامی امن است
نعمت الله بگیرید و به آن خانه برید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.