۲۶۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۴۶

رندان همه مستند و می از جام ندانند
بی نام و نشانند از این نام نشانند

در صومعه گر زاهد رعناست مجاور
رندان به سراپردهٔ میخانه روانند

خوش آینه دارند در آن آینه روشن
بینند جمال خود و بر خود نگرانند

اسماء الهی است که ظاهر شده بر خلق
یک چند چنین بوده و یک چند چنانند

عشاق برآنند که معشوق بر آنست
ما نیز بر آنیم که عشاق برآنند

این گفتهٔ مستانهٔ ما از سر ذوق است
بی ذوق نخواهیم که یک بیت بخوانند

از غافل مخمور مجو مستی سید
کز ذوق می و مستی او بی خبرانند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.