هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی و مستی معنوی میپردازد. شاعر از حالات عاشقان و مستان راه عشق سخن میگوید و تفاوت آن را با زاهدان ظاهربین بیان میکند. در این شعر، عقل در برابر عشق ناتوان دانسته شده و جهان به نقشی بر آب تشبیه شده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عرفانی و استفاده از استعارههای عمیق در این شعر، درک و تجربه بیشتری میطلبد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین برخی مفاهیم مانند مستی معنوی ممکن است برای کودکان قابل هضم نباشد.
غزل شمارهٔ ۷۵۱
آنها که نگار را نگارند
پیوسته نگار را نگارند
جانی یابند هر زمانی
هر دم جانی بدو سپارند
این طرفه که زاهدان مخمور
از مستی ما خبر ندارند
ای عقل برو که بزم عشقست
اینجا چه توئی کجا گذارند
هر لحظه ز غیب در شهادت
طرح دگری ز نو بر آرند
عالم دانی که در نظر چیست
نقشی که بر آب می نگارند
مستیم و حریف نعمت الله
بیچاره کسان که در خمارند
پیوسته نگار را نگارند
جانی یابند هر زمانی
هر دم جانی بدو سپارند
این طرفه که زاهدان مخمور
از مستی ما خبر ندارند
ای عقل برو که بزم عشقست
اینجا چه توئی کجا گذارند
هر لحظه ز غیب در شهادت
طرح دگری ز نو بر آرند
عالم دانی که در نظر چیست
نقشی که بر آب می نگارند
مستیم و حریف نعمت الله
بیچاره کسان که در خمارند
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.