۲۵۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۵۱

آنها که نگار را نگارند
پیوسته نگار را نگارند

جانی یابند هر زمانی
هر دم جانی بدو سپارند

این طرفه که زاهدان مخمور
از مستی ما خبر ندارند

ای عقل برو که بزم عشقست
اینجا چه توئی کجا گذارند

هر لحظه ز غیب در شهادت
طرح دگری ز نو بر آرند

عالم دانی که در نظر چیست
نقشی که بر آب می نگارند

مستیم و حریف نعمت الله
بیچاره کسان که در خمارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.