هوش مصنوعی: این شعر از زبان فردی است که از عشق و جدایی رنج می‌کشد و از معشوق خود می‌خواهد که از جفا و عتاب دست بردارد. شاعر از معشوق می‌خواهد که به جای ایجاد درد و رنج، لطف و مهربانی را جایگزین کند و از رفتارهای خشن و ناعادلانه خودداری کند. او از معشوق می‌خواهد که به جای ایجاد غم و اندوه، شادی و آرامش را به زندگی او بازگرداند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۲۰۵۱

می‌بینَمَت که عَزمِ جَفا می‌کُنی، مَکُن
عَزْمِ عِتاب و فُرقَتِ ما می‌کُنی، مَکُن

در مَرغْزارِ غَیرت، چون شیرِ خشمگین
در خونَم ای دو دیده چَرا می‌کُنی، مَکُن

بَختِ مرا چو کِلْکْ نِگونْ می‌کُنی، مَکُن
پُشتِ مرا چو دالْ دوتا می‌کُنی، مَکُن

ای تو تمامْ لُطفِ خدا و عَطایِ او
خود را نَکال و قَهرِ خدا می‌کُنی، مَکُن

پیوند کرده‌یی کَرَم و لُطفْ با دِلَم
پیوند کرده را چه جُدا می‌کُنی، مَکُن

آن بَیذَقی که شاهْ شُده‌ست از رُخِ خوشَت
بازش به ماتِ غَم چه گدا می‌کُنی، مَکُن

آن بنده‌یی که بَدْر شُد از پَرتوِ رُخَت
چون ماهِ نو زِ غُصّه دوتا می‌کُنی، مَکُن

گَر گَبْر و مومن است، چو کُشته‌یْ هوایِ توست
بر گَبْرِ کُشته، تو چه غَزا می‌کُنی، مَکُن

بیهوش شو، چو موسی و هَمچون عَصا خَموش
مانند طورْ تو چه صَدا می‌کُنی، مَکُن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.