هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و مستی در کوی مغان سخن میگوید. شاعر خود را پیر رندان میداند که نوجوانان از او رندی آموختهاند. عاشقان در عشق سوختهاند و عاقلان از عاقلی عقل اندوختهاند. در بازار عشق، همه چیز در قیمت معشوق فروخته میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و رندی نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۷۸۳
آتشی از عشق او در بزم ما افروختند
عود جانان ، عاشقان در مجمر دل سوختند
پیر رندانیم و سرمستیم در کوی مغان
نوجوانان جهان رندی ز ما آموختند
وصله ای از خرقهٔ پشمینهٔ ما یافتند
کهنه پوشان ولایت خرقه ها بردوختند
عاقلان بسیار عقل اندوختند از عاقلی
عاشقان از عشق او بسیار ذوق اندوختند
بر سر بازار او چون سید ما روز و شب
نقد و نسیه این و آن در قیمتش بفروختند
عود جانان ، عاشقان در مجمر دل سوختند
پیر رندانیم و سرمستیم در کوی مغان
نوجوانان جهان رندی ز ما آموختند
وصله ای از خرقهٔ پشمینهٔ ما یافتند
کهنه پوشان ولایت خرقه ها بردوختند
عاقلان بسیار عقل اندوختند از عاقلی
عاشقان از عشق او بسیار ذوق اندوختند
بر سر بازار او چون سید ما روز و شب
نقد و نسیه این و آن در قیمتش بفروختند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.