۲۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۹۷

عاشقان درش از درد دوا یافته اند
خستگان غمش از رنج شفا یافته اند

باده نوشان سراپردهٔ میخانهٔ دل
جرعهٔ دُردی دردش چو دوا یافته اند

مبتلایان بلایش ز بلا نگریزند
گرچه از قامت و بالاش بلا یافته اند

نم چشم و غم دل قوت روان ساز ای جان
که کسان قوت از این آب و هوا یافته اند

عارفان بی سر و پا بر سر دارش رفتند
لاجرم اجر فنا دار بقا یافته اند

آن کسانی که چو ما غرقهٔ دریا شده اند
گوهر حاصل ما در دل ما یافته اند

همچو سید ز خود آثار خدا یافته اند
خود شناسان که مقیم حرم مقصودند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.