هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رسیدن به آرزوهایش و دیدار با یار سخن می‌گوید. او از پایان دوران هجران و رسیدن به وصال، اجابت دعاهایش، و لذت‌های معنوی و عرفانی می‌گوید. همچنین اشاره‌ای به فروختن خود به ساقی و خرید بهایش دارد که می‌تواند نمادی از عشق و فداکاری باشد. در پایان، از چیدن گلی از گلستان نعمت الله به دست ذوق سخن می‌گوید که نشان‌دهنده‌ی لذت بردن از مواهب الهی است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۰۷

به کام دل رسیدم باز امروز
جمال یار دیدم باز امروز

بحمدالله که از هجران رمیدم
به وصل او رسیدم باز امروز

بسی دیروز گفتم ای خداوند
جواب خود شنیدم باز امروز

می خمخانهٔ معنی و صورت
به جامی در کشیدم باز امروز

به ساقی خویش را بفروختم دوش
بهایش می خریدم باز امروز

ندای ارجعی آمد به گوشم
به سوی شه پریدم باز امروز

گلی از گلستان نعمت الله
به دست ذوق چیدم باز امروز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.