هوش مصنوعی: این شعر عرفانی به ستایش عشق الهی و وابستگی روحانی به خداوند می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که همه، از شاهان تا گداها، مجذوب جمال الهی هستند و عشق به خداوند، حیات بخش و روشن‌گر دلهاست. او از نور الهی سخن می‌گوید که جهان را روشن کرده و از آرزوی وصال به معشوق حقیقی می‌نالد. شاعر خود را آینه‌ای روشن در برابر خدا می‌داند و تأکید می‌کند که بدون عشق الهی، زندگی بی‌معناست.
رده سنی: 15+ محتوا دارای مفاهیم عرفانی و معنوی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و فلسفی پایه دارند.

غزل شمارهٔ ۹۰۹

شاهان همه حیران جمال تو گدا نیز
دارند همه عشق خداوند خدا نیز

از نور رخت دیدهٔ ما گشته منور
مردم همه بینند درین دیده شما نیز

یا رب گه بیابند ز وصل تو مرادی
مجموع محبان جناب تو و ما نیز

ما رو به تو داریم چو آئینه روشن
بی روی تو ما را نبود روی و ریا نیز

عشق تو حیاتیست که ما زنده از آنیم
بی عشق تو حاصل ز فنا و ز بقا نیز

ما نقش خیال تو نگاریم به دیده
بینیم در آن نقش خیال تو لقا نیز

گر سید ما جان طلبد از سر اخلاص
جان را بسپاریم و بگوئیم دعا نیز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.