هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، مستی معنوی، رندی و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد تا مانند رندان، جرعه‌ای از شراب عشق بنوشد و جان را فدای عشق کند. همچنین، تأکید بر ترک عقل و گفتار عاشقانه دارد و از مجلس عشق و سرمستان رند سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد.

غزل شمارهٔ ۹۳۸

خم می در جوش و رندان درخروش
گر تو رندی جرعه ای زین می بنوش

دل به ساقی ده که تا یابی حیات
جان فدا کن در هوای می فروش

گوهر در یتیم از ما بجو
تا شوی چون حیدری حلقه به گوش

هر که یک جرعه بنوشد زین شراب
تا قیامت او کجا آید به هوش

گر سخن از عشق می گوئی بگو
ور حدیث از عقل می پرسی خموش

مجلس عشق است سرمستان رند
می کشندم چون سبو رندان به دوش

پیرهن از یوسف مصری بنه
خلعتی از خرقهٔ سید بپوش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.