۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۴۴

از جام حباب آب می نوش
آن آب ازین حباب می نوش

جامی چو بود سبو کدامست
خمخانهٔ بی حساب می نوش

او آب حیات و تشنه مائیم
از چشمهٔ ما تو آب می نوش

می نوش می محبت او
مستانه در آن جناب می نوش

گر می نوشی تو در خرابات
با ساقی بی حجاب مینوش

از گلشن ما گلی به دست آر
می گیر عرق گلاب می نوش

از مشرب خاص نعمت الله
رندانه بیا شراب می نوش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.