هوش مصنوعی:
شاعر در این اشعار از عشق عمیق و پنهانی خود سخن میگوید که آن را در جان و دل نگه داشته است. او عشقش را مانند گنجی در دل و عروسی بکر در ضمیر توصیف میکند که برای عاشقان حفظ کرده است. همچنین، از رهایی از قیدوبندهای عقل و دنیوی سخن میگوید و خود را فارغ از سود و زیان میداند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این اشعار وجود دارد که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۹۶۸
عشق او در جان روان می دارمش
جان چنین خوشتر چنان می دارمش
مهر او روشن تر است از نور چشم
گرچه از مردم نهان می دارمش
گنج عشقی دارم اندر کنج دل
لیک بی نام و نشان می دارمش
یک عروس بکر دارم در ضمیر
از برای عاشقان می دارمش
دردسر می داد عقل بوالفضول
از بر خود بر کران می دارمش
سید از داد و ستد آزاد شد
فارغ از سود و زیان می دارمش
جان چنین خوشتر چنان می دارمش
مهر او روشن تر است از نور چشم
گرچه از مردم نهان می دارمش
گنج عشقی دارم اندر کنج دل
لیک بی نام و نشان می دارمش
یک عروس بکر دارم در ضمیر
از برای عاشقان می دارمش
دردسر می داد عقل بوالفضول
از بر خود بر کران می دارمش
سید از داد و ستد آزاد شد
فارغ از سود و زیان می دارمش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.