هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عشق و بندگی خود را نسبت به معشوق یا پروردگار بیان میکند. او خود را بندهای پایدار و فداکار توصیف میکند که در بندگی سرافراز است و تمام وجودش را نثار معشوق کرده است. شاعر از عشق و مستی در گلزار عشق سخن میگوید و تأکید میکند که جز نور معشوق چیزی نمیبیند. او از درد و شرم ناشی از این عشق عمیق میگوید و در نهایت، خود را عارفی پایبند و وفادار معرفی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۰۰۹
ز آفتاب مهر او تابندهام
پادشاهی میکنم تا بندهام
گر نوازد ور کشد فرمان اوست
بندهام در بندگی پایندهام
بلبل مستم درین گلزار عشق
گاه گریانم گهی در خندهام
غیر نور او نبیند چشم من
تا نظر بر روی او افکندهام
جان و دل کردم نثار حضرتش
از نثار این چنین شرمندهام
مردهٔ دردم از آن دارم حیات
کشتهٔ عشقم ازین دل زندهام
سید خود را از آن جستم بسی
عارفانه بندهٔ پایندهام
پادشاهی میکنم تا بندهام
گر نوازد ور کشد فرمان اوست
بندهام در بندگی پایندهام
بلبل مستم درین گلزار عشق
گاه گریانم گهی در خندهام
غیر نور او نبیند چشم من
تا نظر بر روی او افکندهام
جان و دل کردم نثار حضرتش
از نثار این چنین شرمندهام
مردهٔ دردم از آن دارم حیات
کشتهٔ عشقم ازین دل زندهام
سید خود را از آن جستم بسی
عارفانه بندهٔ پایندهام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.