هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر تسلیم و عشق بیقید و شرط به معشوق (خدا یا جانان) است. شاعر از رهایی از تعلقات دنیوی و پیوستن به خرابات مغان (نماد عرفان و رهایی) سخن میگوید. او خود را بندهٔ معشوق، ولی آزاده از همه چیز میداند و عشق را تنها راه حقیقی میشناسد. همچنین، به اصل و نسب پاک خود (از آل رسول) اشاره میکند و برخلاف زاهدان ظاهربین، همدم جام و باده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههایی مانند میخانه و باده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۰۱۵
دل به دلبر جان به جانان دادهایم
بندهٔ او وز همه آزادهایم
از سر هر دو جهان برخاستیم
بر در میخانه مست افتادهایم
عاشقانه در خرابات مغان
رو به درگاه یکی بنهادهایم
بر طریق عاشقان ما رهرویم
لاجرم چون رهروان بر جادهایم
در خرابات مغان مست خراب
خوش در میخانهای بگشادهایم
زاهدی ما همه بر باد رفت
همدم جام و محب بادهایم
نعمتاللهیم و ز آل رسول
گوهر پاکیم و نه بیجادهایم
بندهٔ او وز همه آزادهایم
از سر هر دو جهان برخاستیم
بر در میخانه مست افتادهایم
عاشقانه در خرابات مغان
رو به درگاه یکی بنهادهایم
بر طریق عاشقان ما رهرویم
لاجرم چون رهروان بر جادهایم
در خرابات مغان مست خراب
خوش در میخانهای بگشادهایم
زاهدی ما همه بر باد رفت
همدم جام و محب بادهایم
نعمتاللهیم و ز آل رسول
گوهر پاکیم و نه بیجادهایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.