۲۳۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۲۰

فارغیم از وجود و هم ز عدم
بی خبر از حدوث و هم ز قدم

در خرابات مست می گردیم
رند و ساقی رسیده ایم به هم

ای که گوئی شراب می نوشی
خوش سؤالی جواب هست نعم

از وجود ای عزیز ما بگذر
شادمان باش در عدم به نعم

خوش بود همدمی چو جام شراب
گر چه باشد دمی چنان همدم

عشق آمد طرب به ما بخشید
خیر ما بود در چنین مقدم

در دو عالم یکی بود سید
وحده لاشریک له فافهم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.