هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق به خود و جستجوی درون سخن می‌گوید. او با تصاویری مانند جام می، کوی مغان و آینه، حالات روحی خود را توصیف می‌کند و به پیوند با جهان و عشق به خویشتن اشاره دارد. در نهایت، او خود را در نقش‌های مختلف مانند خضر، سید و محبوب می‌بیند و از نعمت‌های زندگی لذت می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و خودشناسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از نمادهای خاص مانند جام می و کوی مغان نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۳۰

سالها شد که به جان طالب جانان خودم
درد دل می طلبم در پی درمان خودم

جام می بر کف و در کوی مغان می گردم
رند سرمست خود و ساقی مستان خودم

در نظر آینه می آرم و خود می نگرم
عاشق روی خود و واله و حیران خودم

مو به مو با همهٔ خلق مرا پیوند است
بستهٔ سلسلهٔ زلف پریشان خودم

نفسم آب حیاتی به جهان می بخشد
خضر وقت خودم و چشمهٔ حیوان خودم

سید و بنده و محبوب و محب خویشم
هر چه هستم دل و دلدار خود و آن خودم

نعمت اللهم و با ساقی سرمست حریف
بر سر خوان خودم دایم و مهمان خودم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.