هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و زیبایی معشوق خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه تحت تأثیر جمال و عشق او قرار گرفته و دچار حیرانی و بی‌قراری شده است. او از درد و مستی عشق می‌گوید و چگونه این عشق او را دگرگون کرده و به سلطانی در دو عالم تبدیل کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۳۲

تا جمالش دیده ام حیران شدم
همچو زلفش بی سر و سامان شدم

آفتاب حسن او چون رو نمود
من چو سایه از میان پنهان شدم

جام درد و دُرد عشقش خورده ام
مبتلای درد بی درمان شدم

مطرب عشاق شعری خوش بخواند
من به ذوق آن غزل رقصان شدم

در خرابات مغان مست و خراب
همدم ساقی میخواران شدم

نقد گنج عشق او دادم از آن
ساکن کنج دل ویران شدم

بندهٔ سید شدم از جان و دل
در دو عالم لاجرم سلطان شدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.