هوش مصنوعی:
شاعر در خرابات میگردد و با ساقی رند و سرخوشی روبرو میشود. او را به کناری میکشد و عاشقانه لبش را میبوسد. سپس از او درباره ذوق مستی و حال میخواران میپرسد. ساقی پاسخ میدهد که تا می ننوشی نمیدانی چیست و به او جامی میدهد که مینوشد. شاعر با نوشیدن می، حال سید (احتمالاً اشاره به عشق یا حقیقت) را درک میکند و گویی همه نور او را آشکارا میبیند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل اشاره به مصرف شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین مضامین عرفانی و عاشقانه آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۱۰۳۵
در خرابات گرد گردیدم
ساقی رند سرخوشی دیدم
عاشقانه گرفتمش به کنار
عارفانه لبش ببوسیدم
ذوق مستی و حال میخواران
نازکانه از او بپرسیدم
گفت ناخورده می چه دانی چیست
داد جامی و کل بنوشیدم
حال سید به ذوق دانستم
ور همه نور او عیان دیدم
ساقی رند سرخوشی دیدم
عاشقانه گرفتمش به کنار
عارفانه لبش ببوسیدم
ذوق مستی و حال میخواران
نازکانه از او بپرسیدم
گفت ناخورده می چه دانی چیست
داد جامی و کل بنوشیدم
حال سید به ذوق دانستم
ور همه نور او عیان دیدم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.