هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه به ستایش سید (احتمالاً اشاره به امام یا شخصی مقدس) می‌پردازد. شاعر با بیان حالت مستی و عشق، ارادت خود را به سید نشان می‌دهد و از تأثیر عمیق عشق به او در وجود خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژه‌هایی مانند 'مستی' و 'خراب' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح مفهوم دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۳۶

روشن است از نور رویش چشم مست سیدم
می زنم دستی در این دستان به دست سیدم

سیدم ساقی رندان است و من مست خراب
در میان باده نوشان می پرست سیدم

چون سر زلف بتان خواهم که پشتش بشکند
هر که خواهد یک سر موئی شکست سیدم

سر سید هر که می خواهد بگو از من بپرس
زان که من واقف ز حال نیست و هست سیدم

عشق سید در دلم بنشست چون سلطان به تخت
من ز جان برخواستم پیش نشست سیدم

عاشقان مستند از جام شراب عشق او
من به جان جمله سرمستان که مست سیدم

نعمت الله در نظر نقش خیالی می کشد
با چنین نقش خیالی پای بست سیدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.