هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از اکبر شاه گورکانی (اکبر نامه) بیانگر عشق و اشتیاق به معشوق الهی است. شاعر از سوزش دل، نماز عشق، اسرار الهی در سینه، و سلطنت معنوی سخن می‌گوید و با تکرار عباراتی مانند «که چه گویم» بر عمق احساساتش تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از اصطلاحات خاص ادبیات صوفیانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با زمینه‌های فرهنگی و ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۶۷

نازی است از آن جانب و نازی که چه گویم
مائیم و نیازی و نیازی که چه گویم

تا طاق دو ابروش مرا قبله نما شد
کردیم نمازی و نمازی که چه گویم

دل سوختهٔ آتش عشقیم که چون موم
دیدم گدازی و گدازی که چه گویم

این سینهٔ ما مخزن اسرار الهی است
رازیست در این سینه و رازی که چه گویم

خوش سلطنتی یافتم از دولت محمود
مائیم و ایازی و ایازی که چه گویم

ساز دل ما مطرب عشاق چه بنواخت
آواز به ساز آمد و سازی که چه گویم

سید به سوی کعبهٔ مقصود روان شد
اکبر بُود این حج و حجازی که چه گویم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.