هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، عشق و نیاز خود به معشوق را بیان می‌کند. او معشوق را به عنوان منبع حیات و لطف بی‌پایان توصیف می‌کند و خود را به عنوان موجودی نیازمند و کوچک در مقابل عظمت معشوق می‌بیند. شاعر از تشبیه‌های زیبایی مانند آب حیات، دریا و ماهی، آفتاب و ذره استفاده می‌کند تا عمق احساسات خود را نشان دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیه‌ها و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد تا بتواند به درستی درک و تفسیر شود.

غزل شمارهٔ ۲۰۸۱

نَعیمِ تو نه از آن است که سیر گردد جان
مرا به خوانِ تو باید هزار حَلْق و دَهان

بیا که آبِ حیاتیّ و بَنده مُسْتَسْقی
نه بنده راست مَلالَت، نه لُطفْ راست کَران

بیا که بَحْرِ مُعَلَّق توییّ و من ماهی
میانِ بَحْرم و این بَحْر را کِه دید میان؟

زِ بَحْرِ توست یکی قَطره آبِ خاک آلود
که جان شُده‌ست به پیشِ جَماعتی‌‌ بی‌جان

بیا بیا که تویی آفتاب و من ذَرّه
به پیشِ شُعلهٔ رویَت، چو ذَرّه چَرخ زنان
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.