۲۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۹۱

می عشقش به کام می نوشم
دُرد دردش تمام می نوشم

در خرابات عشق مست و خراب
باده ای با قوام می نوشم

نوش جانم که باده ایست حلال
نه شراب حرام می نوشم

عاشقانه حریف خمارم
صبح تا شام جام می نوشم

شادی روی ساقی وحدت
ساغر می مدام می نوشم

رندم و می پرست و مستانه
دم به دم می بکام می نوشم

سید بزم باده نوشانم
گرچه می با غلام می نوشم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.