هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساس وابستگی به الطاف الهی و بی‌اعتنایی به دنیا و خیالات دیگران است. شاعر خود را سرمست از عشق الهی می‌داند و بر این باور است که در خرابات مغان (نماد عرفان و رهایی) به عنوان سید سرمستان حضور دارد. او تأکید می‌کند که همه چیز را جلوه‌ای از معشوق حقیقی می‌بیند و به هیچ چیز جز عشق توجهی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات خاص عرفانی مانند 'خرابات مغان' و 'سید سرمستان' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۰۰

ما چو در سایهٔ الطاف خدا می باشیم
هرچه باشند به ما ، ما به جهان می باشیم

دیگران در هوس نقش خیالند و ما
نقش بندیم خیالی که مگر نقاشیم

نبود هیچ حجابی که به آن محجوبیم
ور بود یکسر موئیش روان بتراشیم

گو همه خلق بدانند که ما سرمستیم
از تو پنهان نبود در همه عالم فاشیم

زاهدان را به خرابات مغان نگذارید
خانهٔ ماست که رندان خوش او باشیم

هرچه بینم همه دلبر خود می نگریم
لاجرم یک سر موئی دل کس نخراشیم

در خرابات مغان سید سرمستانیم
تا که بودیم چنین بود و چنان می باشیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.